دلم میگیره هر روزی که میبینم تو دلگیری دارم میمیرم از وقتی سراغم رو نمیگیری نگام رو از تو دزدیدم با این چشمای غمبارم نمیخواستم بدونی که چقدر چشماتو دوست دارم....
و خلاصه ی داستان:
به گذشته بر میگردم! تک تک لحظه ها جلوی چشمانم رژه میروند... کاش فراموش شوند... خسته ام از این زندگی... خسته از زندگی بدون تو! بین عشق و خانواده ام ، باید یک کدام را انتخاب کنم! کاش میشد جفتشان را انتخاب کنم! هم خانواده ام و هم عشقم را! اما... با تو ام... نمی بخشمت! آری نمیبخشمت ولی فراموشت میکنم! همیشه به همین سادگی از آدم های بی ارزش ، که روزی برایم قد دنیا ارزش داشتند ، میگذرم... میگذرم...
آیلار ، کسی که با فداکاری یک پسر ، دل به او بست.... اما قسمت و سرنوشت چیز دیگری برای آن دو میخواهد!
apk
پی دی اف
موبایل
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
کتاب،
،